راه می روم و خطاب به خودم می گویم : اشهد ان آبی، اشهد ان شرابی.
|
راه می روم و خطاب به خودم می گویم : اشهد ان آبی، اشهد ان شرابی. … همین ها نبود مگر که در بی آرتی پارک وی موهای بدنم را سیخ می کرد و باعث می شد فکر کنم انرژی هایم هدر می … |
|
. … به قالب غزلی بی لباس می سوزد. بیاد خنده ی دورت … تو گویی خرمنی گل در بغل داشت … شرابی خوش ، شبی در ساغرم ریخت … سوی خودش تمام زمين را کشيده است بی … آن باغبـــان کــــــه ميوه چنين پروريــــده است … مهرت همان شب..اشهدان..دردلم نشست آن شب کبو .. (کبو).. کبوتری از بامتان پرید |
|
اصلا خودم در آینه کوتاه می کنم/ موهای خیس ِ ریخته بر روی شانه را/ با گریه پاک می کنم از … چنین شب های بی پایان و من بر بستر اندوه/ از آن پهلو به این پهلو، از این پهلو به آن … حیف است حال خوبمان را بد کنیم/ راه رود جاری احساسمان را سد کنیم / عشق، در هر … آسمان تار است می گویند امشب ماه را/ زیر آن پیراهن گلدار پنهان کرده ای/ صد غزل از من … |
|
با خودم مي گويم تو كه به عاشق خويش را در نگوهات مدعي مي داني به عشقت مي … اين خواستن ها را گل مي گيرمي*2* – جگر شير نداري سفر عشق مكن * خطاب به خودم* … كجاها و آن كجاها را و از او وختي در خيابان ها مي رود فقط راه مي رود او ساعتها فيلم دارند هر هفته! … مي كنم مي روم كشتي را به جنگل پس بدهم كه بي تو نجاتي در كشتي ِ نوح هم نيست |
|
تشهد: اشهد ان بوسه ات دو جام شراب! و اشهد كه لبانم … کی می شود به میل خودم زندگی کنم باور کنید از … می شود؟ بی شک شبی به پاس غزل های چشم تو … دارم ميان مقبره ها راه می روم … صدای سوت قطاری که رفت می گوید … دمی نمانده که خاکسترم خطاب کنند به هم … |
|
به دفع خصم بد اندیش این زمان گویم که ای مغنی خوش … می تپد دل در برم یا رب نمی دانم چرا بی سبب از دل همه … رسد گر ابن سعد این لحظه از راه سیاهم معجر … اشهد ان محمد رسول الله اشهد ان محمد … خطاب من به شما جمله سروران عرب حسین نزول … من بی تو چون به جانب اهل حرم روم … عجب مست گشتم کنون از شراب … کی جهنم به دو چشمان خودش کرده نظر |
|
تا افتخار می کنم برای روضه ی حسین علیه السّلام بروم و غلامی کنم فردا راه افتادند مادر با … گفت می روم غلامم را بفروشم گفت من می خرم چه قیمتی می فروشی؟ … فرمودند اسیری بی بی ”صلّی الله علیک یا اباعبدالله” از مرحوم آقا شیخ جعفر … اجرهایی به آنها داده می شود هر آینه آرزو می کردند که تا نفس آخر عمر در … اشهد ان امیرالمومنین مولا علی |
|
كتاب چشم مرا خط به خط بخوان، خانم! كه تاب موی تو … و بی عذاب ترين عشق، آتشی شد كه. فرشتگان تو را نيز غرق لذت كرد. تشهد: اشهد ان بوسه ات دو جام شراب! و اشهد كه … غزل به روی لبت شادمانه می رقصيد … اصلاُ نه این نه آن ! … دقیقه های خودم را به هم زدم با تو |
|
دليل بر اين سخن آن است که بايزيد می گويد :دويست سال به بوستان برگذرد تا چون ما گلی در رسد . و شيخ ابوسعيد ابوالخير رحمةالله عليه می گويد :هژده هزار عالم از بايزيد پر … لوح بنهاد و گفت :استاد مرا دستوری ده تا به خانه روم و سخنی با مادر بگويم . … شقيق برخواند : گفت : اشهد ان لااله الاالله و اشهد ان محمدا رسول الله . |
|
راه می روم، می نشینم، می چرخم و باز می چرخم اما حول محور خودم. هر کاری می … فقط جرعه ایی از شراب معرفت الله را برمن بچشان تا فنا فی الله گردم. خداوندا! … خدایا همچون گلی در گلدان، به امید آنکه صاحبخانه آبی به پای خاک تشنه وجودم بریزد و جانی تازه بگیرم. … خداوندا یاری کن همه بندگان گم کرده راه را ، و شاهراه حق و حقیقت را به آنها نشان بده. |
|
أشهدُ أن لا امرأة ً. تخرج من سحب الدخان .. إن دخنت. تطير كالحمامة البيضاء في فكري . … از آن که در تو دفن شوم. ادامه ی این گناه را. به زمین می گذارم. تو بخواهی اگر. می روی … به شعور خودم توهین نشود … دیروز گفتم که: زاینده رود است، امروز دیدم که آبی نبوده ست … را هم پیک مادرانشان می دانند و اومانیستها مولانا را دوست پسر عمه شان خطاب می کنند. |
|
خودم به خودم جواب دادم که در آیند می گویند مردم قدیم سال ۱۳۹۲چه حوصله ای داشته اند چه … سلیمان، رفتن با باد را در ماه یک ماهه را ه بودی ،و به شبانگاه یک ماهه راه ، و در یک روز … سر با آن به جهنم خواهد رفت ، حرف زدن از شعر خیام بدون حرف زدن از کوزه و شراب بی … وقتی شاه اسماعیل صفوی در جواب علمای اهل سنت که گفتند اشهد ان علیا ولی الله را از … |
|
… آن بالا بروم . به اینجا که می رسم تو می گویی (واعتصوا به حبل الله) کودکانه خوشحال می شوم . خدایا می خواهم از نردبانت از طناب الهی ات که بالا می روم از پنجره های دیوارم … تفاوت كشورهاي فقير و ثروتمند در ميزان منابع طبيعي قابل استحصال آنها هم نيست. … اولين گام را در راه اعتلاء و آباداني ايران عزيز برداشته ايد. … اشهد ان محمد رسول الله. |
|
ﻛﻪ ﺩﺳــﺖ ﺗﻮﺍﻧﺎﻱ ﺍﺭﺑﺎﺏ ﻫﻨــﺮ ﻭ ﺍﺩﺏ ﻣﻲ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺯﻭﺍﻳﺎﻱ ﻣﺨﺘﻠــﻒ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻤﻖ ﺟﺎﻥ ﻣﻮﻣﻨﻴﻦ. ﺑﻨﺸﺎﻧﺪ. … ﺹ166. ﺷﺮﺡ ﺍﺣﻮﺍﻝ ﻭ ﺍﺷﻌﺎﺭ ﺷﺎﻋﺮﺍﻥ ﺑﻲ ﺩﻳﻮﺍﻥ ﺩﺭ ﻗﺮﻥ ﻫﺎﻱ 3 ﺗﺎ 5 ﻫﺠﺮﻱ ﻗﻤﺮﻱ: ﺑﻪ ﺗﺼﺤﻴﺢ ﻣﺤﻤﻮﺩ ﻣﺪﺑﺮﻱ، ﺗﻬﺮﺍﻥ، … ﭘﺎﻱ «ﺻِ ﺮﺍﻁ ﺍﻟﻤُ ﺴﺘَﻘﻴﻢ» ﺍﻣﺎ ﺁﻥ ﺭﺍﻩ ﺭﺍ ﻛﻪ ﮔﻮﻳﻲ ﺍﺯ ﺑﺮ ﺑﻮﺩ … ﻣﻲ ﺭﻭﻡ ﺷﺎﻳﺪ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﻮﺩﻡ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﻨﻢ … ﺍَﺷــﻬﺪُ ﺍَﻥ ﻻ ﺍِﻟـﻪ ﻋﺸﻖ. … ﻛﻪ ﺻﺒﻮﺡ ﺭﺍ ﺷﺮﺍﺏِ ﺟﺎﻥ ﻫﺎﻱ ﺧﺴﺘﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻱ، ﺩﺳﺘﺎﻥِ ﺑﺎﺯِ ﺟﺎﻧﻲ ﺗﺸﻨﻪ ﺍﻡ ﺭﺍ، ﻗﺪﺣﻲ ﻋﻨﺎﻳﺖ ﻓﺮﻣﺎ. |
|
و تو به دست خودش جمع در عبا شدهای. … روضه مشک رسیدست به بی آبی ها … عدل با لشگری از آه به راه افتادست … بعد از آن از دور چون دُر می شود پیدا حرم … یک نفر وقت مناجات به من می گوید: … چون شرابی کهنه تر این بار در پیمانه است … مسجدی که * اَشْهَدُ اَنَّ عَلی * را قطع کرد … ذوالجناح ای عرش پیما مرکبم می روم اما به فکر زینبم. |
|
همین طور که ما در دنیا راه نرفته را نباید انتظار سعادتش را داشته باشیم، در آخرت هم نباید … از شير، كه طعمش دگرگون نمي شود و نهرهايي از شراب كه نوشندگان از آن لذّت مي برند. … حضرت نوح می گوید من به مردم نوید دادم، آثار خیر ایمان مردم در همین دنیا را به آنها … به خاطر نفسش خشم نکند (خشم او برای نفس خودش نباشد بلکه برای خدا باشد )3 |
|
نماینده خلیفه متوکل عباسی به سکو نزدیک می شود و می گوید:بگویید کلاهش … دو جهان آن چنان سر مستت کرده است که بی اختیار به دنبال ایشان راه می افتی و … جنگی که به نفع بیزانس خواهد بود و اقتدار و شوکت روم شرقی را به … و در جواب چه کنم تو پاسخ می دهند:بگو اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا … من خودم را می گویم. |
|
پیداست که فیلسوفان و حکیمان، بَرخلافِ عالِمانِ دین و اهلِ طَریقت، از قبولِ عامْ بی نَصیب … در جَیحون غرق کرده بود، از مخالفت کسانی مانندِ بهاءالدّین ولد بیمی به دل راه نمی داد. … شمس در آن جا که به تسلیم مولانا اشاره می کند، خطاب به مریدان مولانا می گوید: … ندارد، بلکه آن را می پوشاند، باید از نو انگشت بُلند کنی و بگویی: «اَشْهَدُ اَن لا اِلهَ الّا … |
|
اما آن دسته از قیام هایی که در راه فضایل انسانی قرار گرفته اند، محدود به زمان … نمونه آشکار این خواری، بیعت با یزید که به شراب خواری و سگ بازی شهره بود به عنوان جانشین معاویه بود. … خطابه امام موجب رسوایی آل سفیان گردید تا جایی که سفیر روم نیز به یزید … اینک می گویم: *اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله. |
|
دلیل بر این سخن آن است که بایزید میگوید: دویست سال به بوستان برگذرد تا … و شیخ گفت: دوازده سال آهنگر نفس خود بودم، در کوره ریاضت می نهادم و با آتش مجاهده می … نقل است که گفت: مردی در راه پیشم آمد. … گفت: چه گویی در کسی که قدحی شراب خورد و مست ازل و ابد شد؟ … شقیق برخواند: گفت: اشهد ان لااله الاالله و اشهد ان محمدا رسول الله. |
|
اویس قرنی آنقدر لیاقت و عظمت داشت که حضرت علی (ع) در جنگ صفین به … اویس قرنی در سخنی خطاب به «هرم بن حیان» مرگ را پدیدهای همگانی معرفی میکند: … خود را دریاب و آماده مرگ باش و برای این سفر دور، مرکب راه تهیه کن که سفری بس دراز در پیش داری. … مولانا با آن بي خويشتني سخن مي گويد و آن را از جهان فزونتر مي بيند و نكته … |
|
دوباره پیروان می گویند: بلکه وسوسه های شبانه روزی شما ما را از راه به در کرد. … در تفسیر است: که در آن روز اهل بهشت به جهنم نگاه می کنند و می بینند کسانی که در دنیا آنان … «در آن هنگام که غل و زنجیرها بر گردن آنها قرار دارد؛ آنان را به طرف آبی سوزان می کشند … در واقع همانطور که سگی را انسان بخواهد از خودش براند آن را چخ می کند خداوند نیز … |
|
نظر علمای شیعه در مورد استحباب شهادت ثالثه «أشهد أن علیا ولی الله»: در این زمینه دو … عنابی الحمراء عن رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) قال: لمّا اسری بی الی السماء إذا … دربرخورد با شعائر اسلامی نیز همانند بسیاری از مسائل دیگر، گروهی راه تفریطرا … را به من یاد داد، راوی می گوید: این در حالی بود که عمر بن خطاب نیز پیش از عبداللّه … |
|
خطاب رسید : ای موسی ! … یاران پیامبر آن یهودی را تهدید می کردند ، حضرت به یاران خود فرمود : … اشهدان لااله الله وحده لا شریک له و اشهدا ان محمدا عبده و رسوله … با خود گفتم : خدا لعنت کند شیعیان را که می گویند خداوند اطاعت از این شخص را واجب کرده است … ببر ، احمد از مضمون آن بی خبر بود ، نامه را گرفت و آورد در بین راه به همان کنیز بر خورد … |
|
معراج سیر و سفری شبانه است که خداوند به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله داد و او را از … پس (خدا) به بنده خود وحى فرمود آنچه که هیچ کس درک آن نتواند کرد. … دیگرى آب و سومى شراب و شنیدم که مى گفت اگر آب را بگیرد هم خودش و هم امتش غرق مى … درست مى گوید بنده من، من از هر چیز بزرگترم، او گفت: *اشهد ان لا اله الا اللَّه*. |
|
(آیا شرابی پیدا می شود که بنوشم و یا آیا رهی به وصلت نصر بن حجاج دارم؟) … هماندم مسلمان مى شود و كلمه أشهدان لاإله الاالله و اشهدان محمـد الرسول الله را نزد زن مسلمان مى خواند… … غلام در مسير راه منصور بن عمار (يكى از عرفاى و أولياى آن زمان) را ديد كه مى گويد: هر … پرسيد كه دعاى چهارم را چى خواستى، غلام گفت؛ مغفرت به خودم و خودت و قوم را، مردكه … |
برچسبها:. | شعر هایی که بیشتر به دلم نشسته اند, *زنانگی های یک زن*, NewsDetail - گروه آموزشی علوم و صنایع غذایی بهار, آذر ۱۳۹۲ - ترنم زندگی, اجتماعی - نگاه من, اشعار بقیع - جوانان وزوار - blogfa, اشعاراهل بیت ع حسین علیه السّلام روضه گریه امام گفت الله ..., ایستگاه غزل, بار گرانی بر زمین مانده است, تذکرة الاولياء/ذکر ابويزيد بسطامی - ویکینبشته, دلقک فرعون - Alhassanain.org, سلام بر بهار آفریده ها و خرمی روزگاران, سیامک بهرام پرور (4) - غزل معاصر, شبهای زاینده رود, شرح حال مولانا – تشریح آثار شمس تبریزی و مولانا, گنجور » عطار » تذکرة الأولیاء » ذکر بایزید بسطامی رحمة الله ..., گنجینه الکترونیک - مشاهده مطالب کاربر, ما چند نفر, مرداد ۱۳۹۱ - دست نوشته های یک کرگدن دیوانه, مرضی به نام روزمرگی - معبود یگانه - blogfa, معراج - دانشنامهی اسلامی, مهر ۱۳۸۸ - راهی برای خوشبختی, نسخه واشعارتعزیه – Telegram