خواستم مرگ را بنویسم اما دیدم این مرگ است که می نویسد …
|
اما در این هیولاشهر مگر می شود به راحتی قرار دیدار گذاشت؟ اما در پاییز ۸۵ در … روزنامه ها را که خواستم در کیف بگذارم، پسرم نگاهی به صورتم انداخت و از حالم پرسید. گفتم چیزی … با حساب سرانگشتی دیدم که چهار سال از من بزرگ تر بوده وقت مرگ. شصت ساله … می گفت: «من بیشتر شوخی هایم درباره مرگ است.»اما از شوخی … |
|
اما در این هیولاشهر مگر می شود به راحتی قرار دیدار گذاشت؟ … با حساب سرانگشتی دیدم که چهار سال از من بزرگ تر بوده وقتً مرگ. … ب حالا کی نوبت منه، نه اینکه وقتی شتره می خواد در خانه کسی بخوابه، اول از سن و سالش می پرسه، مرگ که با کسی شوخی نمی کنه. … یک دهه اش که دوره کودکی است و به بازیگوشی و شیطنت می گذرد، دهه بعدش هم که … |
|
پاسبان ها همان پاسبان های هر روزینه اند، اما این نگاه سپهری است که مرگ، آن را سوهان زده ولطیف تر کرده است. … مجال محدود زندگی و فرصتِ کوتاه دیدن و دیده شدن که مرگ ضامن آن است، … لحظه های زندگی را بر زمینه ی تاریک مرگ ممکن می بیند و می نویسد: … خیلی علو روح و نظر می خواد که بتونی مرگ رو هم دوست داشته باشی |
|
*از قرنطینه به تبعید ببر مختاری/ تو که نمرودترین آتش این بازاری/مرگ دلخواه ترین … خواه عاقل می چشد این زهر را/ عشق را تشبیه مرگ و درد و مردن جایز است/ار که چون مردن … تا اینکه رامین نامه ای به مادرش می نویسد و مادر محل اختفای پسرِ کوچک را به پسرِ … می خواستم رازهایم را به تو بگویم/ اما دیدم تو خودت/ یکی از آن ها هستی/*ادگار آلن پو*. |
|
آمدم در رختخواب افتادم، در آینه که نگاه کردم دیدم خیلی تکیده و لاغر شده ام. … این اندیشه ها، این احساسات نتیجه یک دوره زندگانی من است، نتیجه طرز زندگانی افکار … اما وقتی که مرگ هم آدم را نمیخواهد، وقتی که مرگ هم پشتش را به آدم میکند، مرگی که نمیآید و … میشد، آنها را برداشتم ساعت هفت بود، چای از پایین خواستم، آوردند آن را سر کشیدم. |
|
اما به قول امام موسی صدر * این شب علی (ع)، شبی است که از مرگِ علی، ما باید برای خود زندگی بسازیم.* حاج آقا … می خواستم از علی بنویسم دیدم دستم می لرزد. … آنجا که برای عالمان دین، نامه می نویسد و 30 نکته مهم به علما را گوشزد می کند. |
|
چقدر دوست داشتم یک نفر از من می پرسید: چرا نگاه هایت آنقدر غمگین است؟ چرا لبخندهایت آنقدر تلخ و بیرنگ است؟ اما افسوس که هیچ کس نبود … همیشه من بودم و تنهایی … |
|
بعضی وقتا میره روی اعصابم و در حد مرگ عصبیم میکنه. ولی همیشه سعی … امشب از آن شب های بی پایان نکبت است که آرزو می کنیم ای کاش اینقدر نمی فهمیدم. ای کاش در … |
|
حالا تو با شاعری به شعر می روی که در شعر شاعر گم شده. گم می شود . … همین گمگشتگی ای ست که از شاعر گم شده به جا مانده است ! … تلخ می نویسد مرا شعرم … من به اقناع نمی رسم از این که تو را به همینگونه که هستی بنویسم … دیدم : کارگری بی مزد … همیشه می خواستم بنویسم. اما نشد. چرایی حضورمدام مرگ و چُبود ِ چرایی ام. |
|
دکتر اروین یالوم در مورد این کتاب چنین می نویسد: می خواستم نه تنها قهرمان داستان من با مرگ خویش کنار بیاید، بلکه به مراجعان خود نیز کمک کند تا با مرگ مواجه شوند. … بیماران زیادی را دیدم که در مواجهه با مرگ پژمرده نشدند بلکه برعکس دچار … در نهایت این مرگ است که باید پیروز شود زیرا از هنگام تولد، بخشی از سرنوشت ما شده و فقط … |
|
این مفاهیم بهطور گستردهای توسطشاعران ایرانی به ویژه سپهری، اخوان، فرخزاد، نیما، … برخی، با دیدی مثبت و خوشبینانه به مسئلة نگریستهاند، در حالیکهبرخی دیگر برداشتی منفی از آن دارند. … محال است که از زندگی سخن بگوییم، اما به مسئلة مرگ نپردازیم. … همانگونه که نیچه دربارة مرگ مینویسد: «همه مرگ را مهم میانگارند اما هنوز آنرا جشن … |
|
و زحمت كشيدند كتاب را خواندند خيلي خوشحالم كلا ﻧﮔاه من به داستان اين است كه در يك. نوشته با 3 … بارسوم که می خوانیم می بینیم این جهان می تواند جهان ما باشد مرگ و تنهایی آن را پر. کرده اما آنچه که پایان در این داستان اتفاق می افتد مقاومت جهان در برابر کلاغ هاست. … عمادي: آدمهاي درمانده ايي هستند خواستم ﺑﮔويم تنهايي و مرگ دنيا را پر كرده. |
|
دوستش كه از مردان معروف علم و دانش است مي گفت همان روزي كه او تصادف كرده بود و من … از تصادف(چون به قدري سريع بود كه اين موضوع را متوجه نشدم )ديدم با تبسم جواب … جلد6) و سخنان دانشمندان غربي در كتابهاي عالم پس از مرگ و كتاب انسان روح است نه … مي كند زيرا در روايات آمده كه امام صادق(ع) فرمودند ارواح با يكديگر در جو ملاقات مي كنند و … |
|
راست میگن فرشته مرگ در بدترین صورت و به سختی جون ادم ها رو میگیره؟ … به ياد داشته باشيد، فرصت زندگي تكرار شدني نيست اما براي خودكشي هميشه فرصت هست!!! … اين اقدام به اندازهاي در دين مبين منهي و قبيح است كه فرمودهاند كسي كه اقدام بخه … هایم را خوش خط جای آن خط خطی ها بنویسم * یا * الحمدالله الرب العالمین * . |
|
مرگ و شهادت برایم گواراتر بود. … این حرفهایی است که در کتاب حسین کرد می نویسند · بگین هم این حرف را میزد · امروز من … اجرای آن می دیدم؛ ولی به واسطۀ حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلاً خودداری می کنم، و به امید … قربانی شود، هرگز راضی به این عمل نمی بودم و مرگ و شهادت برایم گواراتر بود. |
|
کارو در شهر همدان متولد شد اما در بروجرد و اراک نیز زندگی کرده بود. … محمد رضا عیوض زاده درباره تأثیر گذاری آثار کارو چنین می نویسد؛ سرودههای کارو … جسارت بیان حقایق با احساسی سرشار و با زبانی که برای توده مردم قابل فهم است و … به مرگ مادرم ، می خواستم سقف را ، سقف را چرا ، همه ي اتاق را زیرورو کنم ! این میهمان … بگذار بنویسم. ** |
|
هرچند شهرت عام هدایت نویسندگی است، اما آثاری از نویسندگانی بزرگ را نظیر ژان … بزرگ علوی در این باره مینویسد: «یک بار دیدم که در کافه لالهزار یک نان گوشتی … «وقتی خواستم به محل مأموریت خود (سفارت ایران در هند) بروم، به خانه هدایت رفتم. … عقم مینشیند که دست به قلم ببرم، به زبان این رَجّالهها چیز بنویسم … |
|
زمانی خواهد رسید که تمامی این اتفاقات با هم و شدیدتر از آنچه تو دیدی اتفاق خواهد افتاد، و آن … جمعیت امام علی یکی از بهترین مراکزی است که می توانید از طریق آن، کمک های نقدی و … است، در بررسی یکی از تحقیقات استیونسن در مورد کیسهای تناسخ مینویسد: … که احساس میکردند خوششانس يا بدشانس هستند خواستم با من تماس بگيرند. |
|
یکی از ساکنان این پانسیون ویولونیستی به نام واسیلیچ است که هدایت مهم ترین دیدگاه های … اما بعد از پیش آمد آن شب، بی آنکه از ارزش واسیلیچ در نظر هاسمیک بکاهد، فقط تا اندازه ای به … هنر در چنین سرزمینی اسباب دردسر است و هنرمند را به مرگ تدریجی محکوم می کند. … دکتر انور خامه ای دربارۀ دوستی هدایت و آرداشس آوانسیان می نویسد:. |
|
مرگ…. این دل تنهاست که می نویسد… … تا کنون سرنوشتی برایم رقم خورده است که دلتنگی را پُر رنگ می نویسد ، با همان … چه کردي با من؟… ميخواهم بنويسم…اما از چه؟از کي؟و براي چي؟…وجود ملتهبم در انتظار گذشت لحظه هاست…اما براي … نمی خوام بگم بمونی اینو گفتم تا بدونی … وقتی از که از جلسه اومدم بیرون دیدم داره میاد تا ازم تشکر کنه . |
|
خواسته بود مطلبی مفصل درباره مردن بنویسم. همیشه از … مجله که بر زندگی تأکید دارد، مغایر می دیدم و هم این کار را نوعی … خردسالش برای مرگ خود استفاده کرده است و اینکه این پدر … زودتر داخل اقدام شوند البته این پشنهادات زمان گیر است اما امیدواری زیاد داده … می خواستم بیرون بیایم که در … برای حکیم طوسی می نویسد. |
برچسبها:*زنانگی های یک زن*, از صبحگاهان گنجشک تا شامگاه کلاغ, اشعار ازیاد رفته, امام (...) (س) - مرگ و شهادت برایم گواراتر بود, با مرگ شوخی می کرد - ویستا, به یاد عمران صلاحی: با مرگ شوخی می کرد - Magiran, بوف کور - ویکینبشته, تجربه نزدیک به مرگ / ان دی ای – Telegram, تصویر مرگ و زندگی در شعر معاصر ایران, چهره هنرمند در تجلی صادق هدایت | پیمان, خرداد ۱۳۸۶ - مرگ...., زنده به گور اثر صادق هدایت - Pars Market, شب و روزی که از مرگِ «علی» می توان زندگی ساخت/ بی نهایت ..., عالم عجيب ارواح - زيباترين انسانها, گفت و گو با داستان نویسان مازندران و گلستان-1, مــرگ در مونتــرال - مجله هفته مونترال, مرگ | ideality, مرگ مسؤولِ قشنگیِ پرِ شاپرک است | پایگاه اطلاع رسانی اصلاح, می خوام خود کشی کنم دنیای بعد از مرگ چگونه است؟ | انجمن ..., هرکه دلش تنگه بیاد تو.., همه از مرگ میترسند من از زندگی سمج خودم! (پرونده ی صادق هدایت ...